آیا برای شما هم پیش آمده که از رفتار دیگران شگفتزده شوید و با خود فکر کنید چقدر خودمحور هستند؟ خودخواهی از آن دست ویژگیهایی است که گرمی و صمیمیت را از روابط میگیرد. کسانی که خودخواه هستند، همیشه خود را در مرکز توجه قرار میدهند و به اطرافیانشان کمتر اهمیت میدهند. البته، اولویت دادن به خود و احترام گذاشتن به خواستههای واقعیمان امر نادرستی نیست. اما این رویکرد باید متعادل باشد. زیرا توجه به دوستان، خانواده، آشنایان، همکاران و به طور کلی افرادی که در زندگی ما حضور دارند، ضروری است و اساس روابط سالم انسانی را میسازد. به همین دلیل در این نوشته میخواهیم مفهوم خودخواهی و نشانههای آن را بررسی کنیم.
خودخواهی چیست؟
خودخواهی یک ویژگی شخصیتی است که در آن فرد تنها به خواستهها، دیدگاهها و تمایلات خود توجه میکند و نیازهای دیگران را نادیده میگیرد. چنین افرادی معمولاً فقط وقتی برای دیگران کاری انجام میدهند که مطمئن باشند سودی برای خودشان دارد. در عوض، کارهایی که دیگران برای آنها انجام میدهند را وظیفه طبیعی آن افراد میدانند.
جالب است که همه انسانها تا حدی این ویژگی را در درون خود دارند؛ یعنی هر کس در اعماق وجودش مقداری خودخواهی دارد. اما در بعضی افراد این صفت بسیار آشکارتر است و میتواند باعث شود دیگران از آن فرد فاصله بگیرند، احساس بیارزشی به او دست دهد یا حتی در زندگی مشترک دچار مشکل شود. خودخواهی از آن دست ویژگیهایی است که معمولاً فرد را وادار به بازبینی و اصلاح رفتار خود میکند. در برخورد با افراد خودخواه باید صبور بود و احساسات خود را به خوبی مدیریت کرد.
نکته مهم دیگر این است که خودخواهی میتواند هم اثرات مثبت و هم اثرات منفی در زندگی ما داشته باشد که در ادامه به جزئیات آن میپردازیم.
جنبه مثبت
خودخواهی مثبت ویژگیای است که معمولاً با نامهایی مانند مراقبت از خود یا دوست داشتن خویشتن شناخته میشود. در واقع، مهربانی و توجه به خود، ویژگی طبیعی همه آدمهاست. این ویژگی به ما کمک میکند در برابر سختیها و شرایط خطرناک مقاومت کنیم، برای خودمان احترام قائل شویم و در برابر خواستههای نابجای دیگران سر فرود نیاوریم. برای روشنتر شدن موضوع، میتوان آن را همانند مفهوم “دوست داشتن خود” در نظر گرفت. به بیان دیگر، خودخواهی مثبت همان احساس درونی است که سبب میشود خود را دوست بداریم، برای خودمان ارزش و احترام قائل باشیم و نیازهای خود را در اولویت قرار دهیم.
جنبه منفی
خودخواهی منفی همان تصوری است که اغلب ما با شنیدن این واژه به یاد میآوریم. این صفت به کسی گفته میشود که خود را محور همه چیز میداند و تمام کارها و ارتباطاتش را فقط برای رسیدن به خواستههای شخصیاش پیش میبرد. آنچه خودخواهی مثبت و منفی را از هم جدا میکند، تأثیر این رفتارها بر جامعه و اطرافیان است.
کسانی که خودخواهی منفی دارند، معمولاً در روابطشان با دیگران دچار مشکل میشوند، به دیگران آسیب میرسانند و تمام وقت و انرژی خود را صرف کنترل زندگی خود و دیگران میکنند. اما افرادی که خودخواهی مثبت را در خود پرورش دادهاند، در ارتباطات اجتماعی خود کمتر دچار چالش میشوند، به دنبال سلطهجویی بر دیگران نیستند و دیگران نیز به خواستههای آنان احترام میگذارند. همه اینها در شرایطی است که این افراد برای خواستههای خود ارزش قائلند و برای رسیدن به آنها تلاش میکنند.
ریشه خودخواهی

به نظر شما منشأ خودخواهی چیست؟ چرا برخی افراد در دام آن میافتند و به عمد همه اصول و ارزشهای ارتباط با دیگران را نادیده میگیرند؟ چه اتفاقی میافتد که بعضی افراد، با خودمحوری کامل، خواستهها و نیازهای حتی نزدیکان خود را کنار گذاشته و تنها به دنبال خواستههای شخصی خود هستند؟ در ادامه، علتهای شکلگیری خودخواهی را بررسی میکنیم.
نداشتن عزت نفس
نکته قابل توجه این است که کسانی که خودخواه هستند، معمولاً دیدگاه خوبی نسبت به خودشان ندارند. آنها بیشتر تلاش میکنند تا ذات واقعی خود را پنهان کنند و چهرهای ساختگی و غیرواقعی از خود نشان دهند. کمبود عزت نفس مسئلهای بیاهمیت نیست. پایین بودن اعتماد به نفس، از دلایل اصلی ایجاد اضطراب، افسردگی و برخی مشکلات و نابسامانیهای روانی دیگر است. همه اینها در حالی اتفاق میافتد که اگر به چنین افرادی بگوییم “تو چقدر خودخواهی”، بلافاصله موضع دفاعی میگیرند و خود را انسانی با اعتماد به نفس بالا معرفی میکنند. اما آیا این واقعاً اعتماد به نفس است؟ آنها میکوشند با تکرار این موضوع برای خودشان، احساس کمبود عزت نفس درونیشان را بپوشانند.
خبر خوش این است که دوره کامل اعتماد به نفس و عزت نفس خانم مبارکی، به عنوان یک منبع آموزشی معتبر، میتواند تواناییهای شما را در این زمینه افزایش دهد. این دوره که با عنوان “شخصیت قدرتمند” ارائه شده، شامل تمرینها و درسهایی است که به شما کمک میکند احساس اطمینان به خود و دوست داشتن واقعی خویشتن را در زندگی تجربه کنید.
خود بزرگ بینی بیش از حد
داشتن آرزوها و خواستههای بزرگ، نشانهای از نگرش مثبت و پویاست. اما بهتر است زمان زیادی را صرف این نکنیم که چطور میتوانیم به تمام خواستههایمان برسیم. فکر کردن بیش از اندازه به این موضوع، در روانشناسی یک مشکل شناخته شده است و در جامعه امروز گاهی به آن دیوانگی میگویند. آدمهایی که فقط به خود فکر میکنند، در این زمینه درجات مختلفی دارند. آنها هم از خود و هم از دیگران انتظاراتی غیرواقعی دارند و به نظر میرسد هیچوقت از هیچ چیز راضی نیستند.
میل شدید به اغراق و به رخ کشیدن چیزهایی که ندارند
همانطور که پیشتر هم گفته شد، کسانی که فقط به فکر خودشان هستند، میل پایانناپذیری دارند تا به هر شکلی که شده توجه دیگران را جلب کنند. برای این کار، واقعیت را بیش از حد بزرگنمایی میکنند و از چیزهایی حرف میزنند که در واقع ندارند. حتی شکستهایشان را طوری جلوه میدهند که گویی پیروزی بزرگی بوده است. آنها در مورد همه چیز، حتی با خودشان نیز صادق نیستند. دلیلش چیست؟ چون با این کار، اشتباهات و کمبودهای خود را پشت این قصهپردازیها پنهان میکنند و راحتتر میتوانند به مسیر خودمحورانه خود ادامه دهند.
نیاز به توجه دیگران
اگر موضوعی که درباره آن گفتگو میشود به آنها مربوط نباشد، معمولاً در بحث شرکت نمیکنند، مگر اینکه بتوانند شرایط را طوری تغییر دهند که خودشان هم بخشی از موضوع شوند. در چنین حالتی، ترجیح میدهند تمام نتایج مثبت بحث در نهایت به سود آنها تمام شود. این افراد نیاز عمیقی به جلب توجه دارند. برای دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن، دست به کارهای مختلفی میزنند و دوست دارند در هر جمعی کانون توجه باشند. این احساس کمبود توجه در افراد خودمحور، اغلب میتواند ریشه در دوران کودکی یا تجربههای ناخوشایند گذشته آنها داشته باشد.
نیاز به کنترل
جالب است که بسیاری از افراد خودخواه فکر میکنند راهی که خودشان انتخاب میکنند، همیشه بهترین راه است. اگر کسی به نظر آنها توجه نکند یا برخلاف خواستهشان عمل کند، خیلی زود خشمگین شده و صدای خود را بلند میکنند. این افراد در چنین مواقعی بهراستی کنترل خود را از دست میدهند. این نوع نگاه و رفتار، نشانهای روشن از خودخواهی فرد است. معمولاً کسانی که خودخواه هستند، از هوش هیجانی پایینی برخوردارند. به همین دلیل زود عصبانی میشوند، پذیرش پاسخ منفی برایشان سخت است و در شرایط حساس، رفتاری احساسی و تند از خود نشان میدهند. دوره آموزش “هوش هیجانی” خانم مبارکی میتواند منبع آموزشی مفیدی برای یادگیری روشهای تقویت EQ باشد. بنابراین اگر احساس میکنید در مدیریت احساسات و کنترل رفتار خود نیاز به پیشرفت دارید، میتوانید محتوای این دوره را بررسی کنید.
عواقب خودخواهی

یکی از نشانه های گرفتار شدن در دام خودخواهی، این است که همه چیز را برای خود می خواهند و به دیگران اهمیت نمی دهند.
آنها در مجامع فقط از جانب خود صحبت کرده و انتظار دارند دیگران به حرف آنها گوش دهند و نظر آنها را بپذیرند. این افراد همیشه از همه انتظار دارند بدون توقع و چشم داشتی به آنها خدمت رسانی کنند. اما میدانید نتیجه همه این رفتارهای آزاردهنده چیست؟
افراد خودخواه نمی توانند دوستان خود را حفظ کنند زیرا آنها را به دلیل توقعات نادرست از دست می دهند. افراد خودخواه هنگام خدمت به دیگران هرگز آن را فراموش نمی کنند و همیشه آن را به رخ طرف مقابل می کشند؛ اما وقتی دیگران خدمت بزرگی به آنها می کنند، خیلی زود آن را فراموش کرده و قدردان تلاش هایشان نمی شوند. مگر اینکه امید به خدمات دیگری داشته باشد، اما وقتی امید کامل را از دست می دهند همه این خدمات را فراموش می کنند، بنابراین قدر نشناسی یکی از ویژگی های متمایز آنهاست.
یکی از آثار خودخواهی این است که فرد مبتلا نمی تواند عزت نفس و کرامت انسانی را درک کند. این افراد خیلی راحت به غیبت، چاپلوسی و رفتارهای این چنینی پرداخته و شخصیت خود را زیر سوال میبرند. برای همین خیلی مورد احترام قرار نمیگیرند. افراد خودخواه در جوامع مختلف از ارزش و احترام زیادی برخوردار نبوده و معمولا شخصیت دوستداشتنی و محبوبی نیستند.
یکی از آثار منفی خودخواهی در روابط اجتماعی این است که یک فرد خودخواه همیشه و در همه جا برتری خود را می خواهد. پس وقتی امتیازی برای دیگران می بیند که برتری خیالی او را از بین می برد، حسابی آشفته میشود. این امکان وجود دارد که او امتیاز حریف خود را خراب کند و به نوعی آن را توجیه کند. همچنین خودخواهی باعث می شود که انسان عیوب خود را پنهان کرده و به فکر خودسازی نباشد. بسیاری از دزدان و جنایتکاران خود را افرادی صالح، پاک و خیرخواه می دانند. برای همین هیچ وقت شانسی برای پیشرفت و توسعه فردی نخواهند داشت.
نحوه برخورد با افراد خودخواه

وقتی با آدمهای خودخواه روبهرو میشویم، چطور باید رفتار کنیم؟ بهترین روش برخورد با این افراد چیست؟
این نکات را در نظر داشته باشید:
در رابطه با افراد خودخواه، مرزهای مشخصی برای خود تعیین کنید و اجازه ندهید از شما سوءاستفاده کنند.
اگر لازم است از خودتان دفاع کنید، مختصر و واضح حرف بزنید. چون معمولاً افراد خودخواه خوب گوش نمیدهند و دیوار بلندی دور خود کشیدهاند.
خودخواهی و خودبینی آنها را نادیده نگیرید. در عوض، خود واقعیتان باشید و در برخورد با آنها تظاهر نکنید.
اگر لازم شد نظرتان را واضح بیان کنید، وارد بحث تهاجمی نشوید. فقط نشان دهید که با دیدگاه آنها موافق نیستید.
به افراد خودخواه تکیه نکنید و روی آنها حساب باز نکنید.
در برخورد با آنها تعصب نداشته باشید و سعی کنید تحمل خود را بالا ببرید.
صبوری را فراموش نکنید.
رفتار افراد خودخواه را بدون قضاوت و بیطرفانه مشاهده و بررسی کنید.
با مهارتهای ارتباطی خود سعی کنید روی آنها تأثیر بگذارید و راه مصالحه را پیدا کنید.
به خواستههای نابجای آنها تن ندهید، اما در عین حال با بیتفاوتی از کنار رفتارهای عجیب آنها بگذرید.
در نهایت…
در نهایت، بهتر است به جای نفرت از آدمهای خودخواه، با آنها همدلی کنید. اغلب این افراد به دلیل تجربههای گذشتهشان، به شکلی نادرست از خود محافظت میکنند. آنها سعی میکنند بخشهایی از وجود خود را که دوست ندارند، پنهان کنند.
گاهی افراد به خاطر فرار از گذشته و ناکامیهایشان، خودخواه میشوند. بین آنچه در زندگی پشت سر گذاشتهاند و تصویر ایدهآلی که در ذهن دارند، فاصله زیادی وجود دارد؛ اما راه درست روبرو شدن با این فاصله را بلد نیستند. به همین خاطر، به جای مقابله، سعی میکنند خود را پشت نقاب پنهان کنند.
با این حال، هرچند با آنها همدردی میکنید، باید در روابطتان مرزهای مشخصی قرار دهید و به یاد داشته باشید که هرکس مسئول رفتارهای خود است.




