اگر این رفتارها را دارید یعنی در کودکی از تأیید والدین تان برخوردار نشدید

اگر این رفتارها را دارید یعنی در کودکی از تأیید والدین تان برخوردار نشدید

Table of Contents

اگر این رفتارها را دارید یعنی در کودکی از تأیید والدین تان برخوردار نشدید، عنوان موضوعی است که در این پست به آن خواهیم پرداخت.

می خواهیم درباره ی تأیید شدن صحبت کنیم، چیزی اساسی که همه ی انسان ها نیاز دارند با آن بزرگ شوند.

می تونی تو این زمینه از ما مشاوره بگیری:

اما اگر به اندازه ی کافی دریافتش نکنیم چه؟

متأسفانه این امر باعث مشکلات جدی ای در دوران بزرگسالی می شود.

در ادامه از رفتارهایی خواهیم گفت که کسانی که در کودکی از سوی والدین خود تأیید نشده اند، از خود نشان می دهند.

۱- زیاده روی در راضی نگه داشتن دیگران

کسانی که در کودکی تأیید کافی را از والدین شان دریافت نکردند، اغلب میل زیادی به تلاش برای همیشه راضی نگه داشتن دیگران دارند. این رفتار ریشه در این باور نهادینه شده در آن ها دارد که برای دریافت تأیید و پذیرش دیگران باید انتظارات آن ها را برآورده کنند.

این افراد در تلاش برای به دست آوردن این تأیید، ممکن است اغلب، نیازها و خواسته های خود را سرکوب کنند.

آن ها ممکن است تا اینجا پیش بروند که به قیمت لطمه دیدن خودشان، از مواجهه یا کشمکش پرهیز کنند. این امر می تواند منجر به شکل گیری چرخه ای از خودغفلتی و الگویی ناسالم از طلب مداوم تأیید بیرونی شود.

با این حال، باید به خاطر داشت که زیاده روی در راضی نگه داشتن دیگران در بلند مدت رفتار پایدار یا سالمی نیست. این رفتار می تواند باعث فرسودگی، رنجش و آسیب های روانی شود.

۲- سخت بودن ابراز احساسات

یک رفتار رایج دیگر در میان افرادی که در کودکی تأیید کافی را دریافت نکرده اند، دشوار بودن ابراز احساسات خود است. این دشواری اغلب از ترس از طرد یا قضاوت شدن به خاطر احساسات خود نشأت می گیرد.

اگر در کودکی ابراز احساسات با بی اعتنایی، انتقاد یا تنبیه مواجه شود، کودک یاد می گیرد که احساسات خود را سرکوب کند. این مکانیزم مواجه تا دوران بزرگی ادامه پیدا می کند و باعث دشواری شدن ابراز احساسات و صحبت کردن می شود.

برای فرد ممکن است تشخیص و تسریح احساساتش دشوار باشد، امری که منجر به سوء تفاهم و کشمکش در روابط او می شود.

این افراد ممکن است با فقدان خودآگاهی و هوش هیجانی مواجه باشند، چیزهایی که برای رشد فردی و داشتن تعاملات سالم ضروری هستند.

۳- کمالگرایی

کمالگرایی یکی از ویژگی های کسانی است که در کودکی از تأیید والدین برخوردار نشدند. آن ها ممکن است این احساس سرزنشگرانه را داشته باشند که برای دریافت عشق و تأیید دیگران باید بی نقص باشند.

این افراد توقع خیلی بالایی از خود، در هر چیز کوچکی دارند.

اما این رفتار نتیجه ای جز اضطراب ندارد. آن ها همیشه این ترس را دارند که خرابکاری کنند یا شکست خورند.

این کمالگرایی اغلب منجر به پشت گوش انداختن کارها و دودلی می شود. آن ها به قدری از عالی و بی نقص نبودن می ترسند که کارهایشان را عقب می اندازند یا به کلی از انجام شان پرهیز می کنند.

تلاش برای عالی بودنن ستودنی است، اما اگر کمالگرایی باعث خودانتقادی و فرسودگی شود، یعنی وقتش رسیده کمتر به خودتان سخت بگیرید.

فراموش نکنید که اشتباه کردن جزئی از زندگی است و اشتباهات برای درس گرفتن هستند.

۴- سخت بودن اعتماد به دیگران

فقدان تأیید والدین در کودکی، اغلب منجر به دشوار شدن اعتماد به دیگران در دوران بزرگسالی می شود.

اگر در کودکی، احساسات، افکار یا تجربه هایتان دائماً دست کم گرفته می شدند یا مورد بی اعتننایی قرار می گرفتند، این امر می تواند باعث ایجاد ترسی نهادینه شده از شما آسیب پذیری شده باشد.

برای چنین افرادی ممکن است ابراز افکار و احساسات خود برای دیگران یا اعتماد به آن ها دشوار باشد. این افراد ممکن است در روابط خود با دیگران همیشه گارد داشته باشند و به سختی با دیگران وارد رابطه شوند.

این ترس از آسیب پذیری اغلب ریشه در ترس از طرد شدن یا انتقاد دارد که این افراد در کودکی تجربه کردند.

سخت بودن اعتماد به دیگران می تواند تأثیر چشمگیری بر روابط شخصی و حرفه ای فرد داشته باشد. این امر می تواند باعث انزوا و تنهایی شود و مانع از این شود که فرد روابط عمیق و معنادار با دیگران برقرار کند.

۵- عدم تحمل انتقاد

شخصی که در کودکی تأیید والدینش را دریافت نکرده، ممکن است رابطه ی ناسالمی با انتقاد هم پیدا کند. این افراد ممکن است انتقاد از خود را به چشم یک حمله ببینند و با حالت تدافعی به آن پاسخ دهند، حتی زمانی که انتقاد سازنده و با نیت درست باشد.

این واکنش اغلب ریشه در تجربه ی انتقاد شدن یا بی اعتنایی دیدن مداوم در کودکی دارد. درنتیجه، ممکن است برای فرد مجزا کردن ارزش خود از عقاید دیگران درباره ی خود دشوار باشد. همچنین ممکن است فرد با خودانتقادی درگیر باشد و زمانی که مرتکب اشتباهی می شود، بیش از اندازه به خود سخت بگیرد.

۶- کمبود اعتماد به نفس

کسانی که در کودکی از تأیید والدین برخوردار نشدند، اغلب با مشکل کمبود اعتماد به نفس دست و پنجه نرم می کنند. این بدان معنی است که ممکن است احساس کنند به اندازه ی کافی خوب نیستند یا لیاقت دوست داشته شدن و پذیرفته شدن را ندارند.

این احساس ناکافی بودن می توانند به اشکال مختلفی بروز پیدا کند. ممکن است فرد دائماً به مقایسه ی خود با دیگران بپردازد، دستاوردهایش را دست کم بگیرد یا به توانایی هایش شک کند.

گاعی ممکن است فرد حتی ممکن است موفقیت خود خراب کند، چون در اعماق وجودش خود را شایسته ی موفقیت نمی داند.

۷- بیش فکری

میل به بیش فکری ویژگی رایجی در میان کسانی است که در کودکی تأیید کافی را از والدین خود دریافت نکردند. این افراد در تلاش برای پذیرفته شدن، ممکن است خود و تصمیمات شان مورد انتقاد قرار دهند.

این بیش فکری می تواند ریشه در ترس از اشتباه کردن یا ناامیدی از دیگران داشته باشد. این امر می تواند منجر به نگران و اضطراب بیش از انداره شود و قدرت تصمیم گیری را از فرد بگیرد، چرا که ترس از اشتباه کردن باعث می شود فرد به کلی از تصمیم گرفتن پرهیز کند.

بیش فکری می تواند نه تنها باعث پریشانی فکری و روانی شود، بلکه می تواند جلوی بازدهی و رشد فردی را هم بگیرد.

۸- حساسیت بیش از اندازه

حساس بودن بیش از اندازه در میان کسانی که در کودکی تأیید والدین خود را دریافت نکردند، ویژگی رایجی است. این ویژگی مثل این می ماند که درجه ی احساسی خود را تا انتها بالا ببرید، امری که واکنش شدید شما به انتقادات یا حتی شکست های جزئی را به دنبال دارد.

این حساسیت شدید اغلب یک مکانیزم دفاعی است که در واکنش به کودکی ای به وجود آمده که در آن افکار و احساسات نادیده گرفته شده یا مورد تأیید قرار نگرفته شدند. به همین دلیل، حالا هر چیزی کوچکی به یک مسأله ی بزرگ می ماند.

حساس بودن بیش از اندازه، اضطراب و فشار بی موردی در روابط فرد ایجاد می کند.

یک پاسخ

  1. سلام.به عنوان کسی که در کودکی خیلی دوست داشته مورد تأیید خانواده قرار گرفته بشه و خیلی سعی کرده متاسفانه هیچ وقت این اتفاق نیافتاده و تازه تو سن ۴۸ سالگی ،البته اونم به کمک خواندن این مطالب فهمیدم مشکله این خصوصیات رفتاری از کجا پیدا شده . دقیقا همه ۸ مورد درست بود .از وقتی خودمو شناختم به خاطر این رفتارها خیلی اذیت شدم .هیچ کدام از نزدیکانم این خصوصیات رو ندارن .راه حل داره ؟. مدتهاست با چه کنم ،چه کنم زندگی میکنم .خیلی از این زندگی خسته ام .دیگه نمی‌کشم .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *